به یه جایی از زندگی رسیدم که حتی حوصله گفتن ناراحتیامم ندارم نمیدونم چیکار کنم شدیدا به مرحله ای از زندگیم رسیدم که دلم میخواد یه مدت نباشم یه مدت کسی نباشه حتی اسمم رو صدا بزنه این روزا پراز سکوتم وقتی تلاشم برای خوب بودن بقیس و نمیشه رفتارام جور دیگه برداشت میشه کاش میشد تنها بشم برای یه مدت اما نمیشه اقای میم ک هیچ جوره نمیزاره خانواده هم ک کنارمم و جایی برای تنهایی نیس فردا تولدمه کاش جایی بود تنهایی میرفتم برای خودم روز تولدم رو میگذروندم
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت